هفت قدم برای تبدیل شدن به یک سرمایه گذار موفق

یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۸ - ۹:۰۰

مقالات فارکس:‌ استراتژی، روانشناسی و کنترل ریسک

اخیراً روند صعودی قوی و طولانی مدتی در بازارهای سهام جهانی دیده شده و همچنین نوسانات هم شدیداً افزایش یافته است. این مسئله موجب شده که بسیاری از سرمایه‌گذاران نسبت به آینده شک و تردید پیدا کنند و نگران اوضاع باشند. با این حال سرمایه‌گذاران بلندمدت بازار بایستی این ترس و نگرانی را کنار بگذارند و به مسائل بنیادی و فاندامنتال تمرکز کنند. همه می‌دانند که نباید در اوج سهام خرید، اما مهم‌تر از خرید سهام در کف، مشخص کردن اهداف سرمایه‌گذاری، داشتن پس‌انداز منظم و نظارت بر عملکرد سرمایه‌گذاری است. در حرفه سرمایه‌گذاری، تمرین عادات خوب بسیار مهم است و در عین حال باید از عادات بد هم دوری کرد. نباید به خاطر اشتباهات اتفاقی خودتان را ملامت کنید. در این مقاله می‌خواهیم در هفت قدم به شما کمک کنیم تا سبد دارایی یا همان پرتفوی خود را بهبود دهید و به مرور زمان به یک سرمایه‌گذار بلندمدت و حرفه‌ای تبدیل شوید.

برنامه داشته باشید.

“من می‌خواهم ثروتمند شوم، یا می‌خواهم پول در بیاورم،” هدف نیست. هیچ‌کس با هدف فقیر شدن یا ضرر کردن سرمایه‌گذاری نمی‌کند! سرمایه‌گذاران جدی و حرفه‌ای برای خود اهداف مشخصی دارند و برنامه سرمایه‌گذاری هم برای رسیدن به این اهداف طراحی می‌کنند. اهداف سرمایه‌گذاری می‌توانند کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشند. اهداف کوتاه‌مدت می‌تواند خرید یک ماشین جدید باشد و اهداف بلندمدت می‌تواند سرمایه‌گذاری برای دوره بازنشستگی باشد.
سعی کنید اهداف خود را روی کاغذ بنویسید. اگر اهداف خود را یادداشت نکنید، به سرعت آن‌ها را فراموش خواهید کرد. همچنین سعی کنید که اهداف خود را هر از گاهی مرور کنید (بهتر است که هر سال یک بار اهداف خود را بررسی کنید). مرور اهداف به شما کمک خواهد کرد تا متوجه این موضوع شوید که آیا به اهداف نزدیک شده‌اید یا خیر و یا اینکه آیا به تغییر اهداف نیاز است؟ شاید سرمایه خود را در صندوقی قرار داده‌اید که عملکرد خوبی ندارد و باید برای آن چاره‌ای بیندیشید.
تعیین هدف بسیار مهم است، چون‌که در سرمایه‌گذاری یکی از عناصر اصلی، زمان است. به طور مثال سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت را در نظر بگیرید، مثل خرید سهام یا اوراق قرضه، برای رسیدن چنین سرمایه‌گذاری‌هایی به اهداف تعیین شده، به زمان نسبتاً طولانی نیاز است. سرمایه‌گذاری که می‌داند چه زمانی به اهداف تعیین شده خواهد رسید و بازه زمانی رسیدن به این اهداف هم چگونه است، یک سرمایه‌گذار موفق تلقی می‌شود. فرض کنید که تصمیم گرفته‌اید در عرض شش ماه یک ماشین برای خودتان به قیمت ۱۰ هزار دلار بخرید. در حال حاضر شما تنها ۵ هزار دلار دارید. اگر فکر می‌کنید که با سرمایه‌گذاری این ۵ هزار دلار در بازار سهام می‌توانید پول خود را دو برابر کنید، به احتمال زیاد بیش از حد خوش‌بین هستید. بازدهی ۱۰۰ درصدی در بازارهای سهام می‌تواند مدت‌زمان متغیری داشته باشد. در برخی از بازارهای سهام شاید قیمت سهام به خاطر شوک‌های اقتصادی در کمتر از ۳ ماه ده برابر شود! اما در شرایط عادی و منطقی نمی‌توان انتظار بازدهی ۱۰۰ درصدی در طول شش ماه را داشت. اگر درک شما از تعیین هدف و تنظیم جدول زمانی آن اشتباه باشد، سرمایه خود را در بازاری قرار خواهید داد که به جای سود، فقط زیان عاید شما خواهد کرد.
در چنین شرایطی شاید بهتر باشد که جدول زمانی دست‌یابی به این هدف را کمی تغییر دهید. شاید بهتر است که ماشین مورد نظر را به جای شش ماه در طول ۲ سال خریداری کنید و به جای اینکه سرمایه ۵ هزار دلاری را در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنید، به جای آن هر ماه مقداری پول پس‌انداز کنید و آن را در صندوق‌های اوراق قرضه نگه دارید. هر چند شما در این روش سود زیادی نخواهید کرد، اما حداقل ضرری هم نخواهید داشت.
حتی همین هدف‌گذاری هم می‌تواند برای همه مناسب نباشد. اگر شما سی‌ساله باشید، سرمایه‌گذاری در صندوق‌های اوراق قرضه یک اشتباه خواهد بود. به طور مثال در اقتصاد بزرگی مثل آمریکا، سود اوراق خزانه‌داری از سال ۱۹۲۶ تا به امروز به طور متوسط سالانه ۳٫۳۳ درصد بوده است. این یعنی سرمایه شما در این اوراق هر ۲۲ سال یک بار دو برابر خواهد شد. اما بازدهی صندوق‌های سرمایه‌گذاری سهام سودی بیش از ده درصد در یک سال داشته‌اند. این یعنی اگر سن شما پایین باشد، می‌توانید با سرمایه‌گذاری در بازار سهام و افزایش بازه زمانی سرمایه‌گذاری از بازدهی بهتری بهره‌مند شوید. همچنین شما می‌توانید بخشی از سرمایه خود را برای نوسان گیری از بازار به کار ببرید (بخش کوچکی از سرمایه) و مابقی آن را برای سرمایه‌گذاری بلندمدت استفاده کنید.

از سنین پایین‌تر پس‌انداز را شروع کنید!

در سرمایه‌گذاری زمان معمولاً به نفع سرمایه‌گذار است. هر چه زودتر شروع کنید، پس‌انداز کردن هم آسان‌تر خواهد بود. فرض کنید اگر ۱۰ هزار دلار سرمایه را در سهام یک شرکت بزرگ سرمایه‌گذاری کنید و طبق داده‌های تاریخی هر سال سود ۱۰٫۴ درصدی به شما بدهد، بعد از ۱۰ سال سرمایه شما ۲۶ هزار و ۸۹۶ دلار خواهد بود. اما بعد از سی سال سرمایه‌گذاری ۱۰ هزار دلاری تقریباً به ۲۰۰ هزار دلار خواهد رسید! هیچ تضمینی نیست که شما سالانه ۱۰٫۴ درصد سود کنید، اما حتی سود ۷ درصدی در سال هم می‌تواند سرمایه شما را به طور قابل‌توجهی افزایش دهد.
بایستی به عنوان یک سرمایه‌گذار توجه داشته باشید که بازدهی همان چیزی خواهد بود که هست! شما نمی‌توانید بازدهی را کنترل کنید! اگر متوسط بازدهی سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های بزرگ آمریکایی هر سال ۱۰ درصد باشد، شما نمی‌توانید این درصد را تغییر دهید، اما این توانایی را دارید که مقدار سرمایه‌گذاری خود را تغییر دهید! پس‌انداز کردن نقش جدی در سرمایه‌گذاری شما خواهد داشت. همیشه به یاد داشته باشید که پول خرج شده را نمی‌توان سرمایه‌گذاری کرد! اگر جوان هستید حتماً پس‌انداز کنید. اما اگر در دهه پنجاه زندگی خود قرار دهید، سعی کنید در صندوق‌های با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری کنید. طبق قوانین بیمه‌ای آمریکا انتظار می‌رود که هر فرد ۵۰ ساله تا سی سال دیگر هم زندگی کند.

مقالات فارکس:‌ استراتژی، روانشناسی و کنترل ریسک

به طور خودکار سرمایه‌گذاری کنید!

عادت کنید به طور خودکار سرمایه‌گذاری کنید. بهترین روش برای این کار این است که هر ماه بخش ثابتی از درآمد خود را سرمایه‌گذاری کنید. تصور کنید شما هر ماه به طور منظم در بازار سهام سرمایه‌گذاری می‌کنید. برخی ماه‌ها قیمت سهام پایین‌تر از قبل خواهد بود و شما با پس‌انداز ثابت خود سهام بیشتری خواهید خرید و برخی ماه‌ها هم قیمت سهام گران خواهد بود تعداد سهام کمتری خریداری خواهید کرد. این کار باعث خواهد شد تا قیمت میانگین خرید شما در بلندمدت کاهش یابد. پایین آمدن قیمت میانگین خرید در بلندمدت تأثیر مثبتی بر سرمایه‌گذاری شما خواهد گذاشت.
به طور مثال فرض کنید سرمایه‌گذاری در سال ۲۰۰۸ هر ماه ۲۰۰ دلار در بازار سهام سرمایه‌گذاری می‌کرد. سال ۲۰۰۸ سال بدی برای فعالین بازارهای سهام بود. در روز اول ژانویه ۲۰۰۸ شما می‌توانستید با ۲۰۰ دلار تقریباً ۱٫۵ سهم از صندوق سرمایه‌گذاری VANGUARD 500 Index را خریداری کنید. درحالی‌که در تاریخ اول ژانویه سال ۲۰۰۹ شما می‌توانستید با ۲۰۰ دلار به‌اندازه ۲٫۳۳ سهم از این صندوق را خریداری کنید. این روش سرمایه‌گذاری مزیت دیگری هم دارد. شما به جای اینکه یک مرتبه وارد بازار شوید و از اوج‌های قیمتی سهام را خریداری کنید، به تدریج وارد بازار می‌شوید و به نوعی می‌توان گفت که اقساطی در حال خرید یک فرصت سرمایه‌گذاری خوب هستید. همچنین اگر سرمایه شما به جای اینکه در حساب بانکی‌تان باشد، در حساب سرمایه‌گذاری ته‌نشین شود، به احتمال زیاد به فکر خرج کردن آن نخواهید بود!

هزینه‌ها را پایین نگه دارید!

معمولاً سرمایه‌گذاری بد با هزینه‌های پایین‌تر می‌تواند عملکرد بهتری از سرمایه‌گذاری داشته باشد که هزینه‌های بیشتری دارد. فرض کنید که دو صندوق سرمایه‌گذاری داریم که هر دو بازدهی ۱۰ درصدی دارند. هزینه صندوق سرمایه‌گذاری اول سالانه ۱٫۵ درصد و هزینه صندوق دوم سالانه ۰٫۵ درصد است. اگر ۱۰ هزار دلار در صندوق اول سرمایه‌گذاری کنید، ارزش سرمایه‌گذاری شما بعد از ۳۰ سال به ۱۱۵ هزار و ۵۸۳ دلار خواهد رسید. درحالی‌که همین مقدار سرمایه‌گذاری در صندوق سرمایه‌گذاری دوم باعث رسیدن به سرمایه ۱۵۲ هزار و ۲۰۳ دلاری بعد از ۳ سال خواهد شد. یعنی بازدهی صندوق سرمایه‌گذاری دوم تقریباً ۳۲ درصد بیشتر از اولی است! آن هم تنها به این خاطر که هزینه صندوق سرمایه‌گذاری دوم کمتر از اولی است. این روزها حتی پایین آوردن یک درصدی هزینه‌ها هم می‌تواند نتیجه قابل‌توجهی در پی داشته باشد. پس همیشه در زمان سرمایه‌گذاری سعی کنید هزینه‌های سرمایه‌گذاری را پایین نگه دارید.

به سبد دارایی خود تنوع دهید.

برخی از ثروتمندترین افراد دنیا تنها با سرمایه‌گذاری در یک شرکت به موفقیت مالی دست یافته‌اند. به طور مثال جف بزوس مدیرعامل و سهامدار شرکت آمازون یا بیل گیتس مؤسس شرکت مایکروسافت تنها با سرمایه‌گذاری در یک شرکت ثروتمند شدند. اما بایستی توجه داشته باشید که به ازای هر بیل گیتس یا جف بزوس، افراد زیادی هستند که در شرکت‌هایی مانند Enron سرمایه‌گذاری کردند و تمام دارایی خود را از دست دادند!
سرمایه‌گذاری در یک سهام یا همان تک سهم شدن نه‌تنها ریسک‌های ناشی از جریانات کلی بازار را به سمت دارایی شما هدایت می‌کند، بلکه ریسک‌های دیگری مثل ریسک صنعت را هم بر شما تحمیل خواهد کرد. به همین دلیل است که مشاورین مالی همواره به سرمایه‌گذاران پیشنهاد می‌کنند که عاشق یک سهم نشوند! یکی از دلایل اصلی که توصیه می‌شود در صندوق‌های سهامی سرمایه‌گذاری کنید همین تنوع است. هر چند که بازدهی چنین صندوق‌هایی کمتر از سرمایه‌گذاری در تک سهم خواهد بود، اما ریسک آن به مراتب کمتر از تک سهم بودن است. حتی اگر فرض کنید که یک احمق در حال مدیریت صندوق سهامی است، باز هم عملکرد یک مدیر احمق که صندوق با سهام متفاوتی را مدیریت می‌کند، خیلی بهتر از یک سرمایه‌گذار تک سهم خواهد بود. به طور مثال زمانی که بازارهای سهام با جریانات شدید ریسک گریزی مواجه می‌شوند، بهترین محل برای سرمایه‌گذاری، اوراق قرضه خواهد بود. این یعنی بهتر است که سبد دارایی شما شامل سهام و اوراق قرضه باشد. در کشورهایی که ریسک سیاسی بالایی دارند، باید ارزهای خارجی یا طلا را هم به سبد دارایی اضافه کرد. همیشه به خاطر داشته باشید که اگر سبد دارایی شما متنوع باشد، شاید بازدهی شما از کل بازار کمتر باشد، اما وقتی‌که بازارهای مالی سقوط کردند، زیان شما کمتر از دیگران خواهد بود. همچنین در بلندمدت تمامی سرمایه‌گذاری شما در سبد دارایی رشد خواهد کرد و این یعنی می‌توانید شب با خیال راحت سرتان را روی بالش بگذارید.

از به دام افتادن به تله‌ها فکری دوری کنید.

بزرگ‌ترین دشمن هر سرمایه‌گذاری کسی نیست جز خود سرمایه‌گذار! گاهی اوقات ذهنمان رفتار عجیبی به نمایش می‌گذارد. به طور مثال فرض کنید در یک سرمایه‌گذاری خوب عمل کرده‌اید. ذهن شما فکر خواهد کرد که این عملکرد ادامه‌دار خواهد بود! یا وقتی بازدهی سرمایه‌گذاری به ۲۰ درصد رسیده، سرمایه‌گذار انتظار خود را بالا می‌برد و برای بازدهی ۳۰ درصدی منتظر می‌ماند. یا دیده شده وقتی‌که بازدهی کل بازار سهام به طور مثال ۲۰ درصد بوده، سرمایه‌گذاران سریعاً به سمت صندوق‌های سرمایه‌گذاری هجوم می‌آورند که بیشتر از کل بازار بازدهی داشته‌اند. همه ما می‌خواهیم همیشه برنده باشیم. اما باید توجه داشته باشید که وقتی صندوق سرمایه‌گذاری بیشتر از کل بازار بازدهی داشته باشد، به احتمال زیاد در آینده بازدهی آن به مقدار متوسط کل بازار باز خواهد گشت.
تله ذهنی دیگری که می‌تواند به شما آسیب برساند این است که فکر کنید می‌توانید برای بازار یک جدول زمانی تعیین کنید. سریعاً وارد بازار صعودی شوید و بعد از آن فکر کنید که بازار نزولی خواهد شد و باید سریعاً همه چیز را فروخت. تحقیقات یکی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری نشان داده که سرمایه‌گذارانی که به طور متناوب وارد بازار و از آن خارج می‌شوند تقریباً ۱٫۵ درصد از بازدهی کل سرمایه‌گذاری را از دست داده‌اند. این درصد در میان سرمایه‌گذارانی که از ترس بازارهای نزولی در کف‌های قیمتی می‌فروشند هم بیشتر است. برای موفق شدن در حرفه سرمایه‌گذاری باید یک برنامه خوب داشته باشید و به این برنامه هم بچسبید و هر اتفاقی هم که در بازار افتاد از استراتژی خود جدا نشوید.
اطلاعات نشان داده که سرمایه‌گذاران با دید بلندمدت همیشه موفق‌تر از دیگران عمل می‌کنند. شاید شما هم جزو افرادی باشید که فکر می‌کنید از همه مشارکت‌کنندگان در بازارهای مالی باهوش‌تر هستید، اما به احتمال زیاد چنین چیزی صحت نداشته باشد. اما چنین تصور غلطی می‌تواند مجموعه‌ای از اشتباهات متوالی را در پی داشته باشد.
به طور مثال در سپتامبر سال ۲۰۱۴ قیمت هر سهم جنرال الکتریک ۲۴٫۹۰ دلار بود، اما تا ماه ژوئیه سال ۲۰۱۶ به ۳۱٫۶۶ دلار رسید. اما بعد از آن تا آخر سال ۲۰۱۷ شاهد سقوط سهام این شرکت به ۱۶٫۷۸ دلار بودیم. چنین کاهشی در قیمت سهام باید شما را به این فکر بیندازد که ذهنیت خود را به‌طورکلی در رابطه با نحوه سرمایه‌گذاری در بازار تغییر دهید. در چنین وضعی باید از خودتان بپرسید که بازار چه انتظاری دارد و اتفاق غیرمنتظره بعدی بیشتر صعودی خواهد بود یا نزولی؟ در مورد سهام شرکت جنرال الکتریک، اتفاق غیرمنتظره نزولی بود و سهام شرکت در دسامبر سال ۲۰۱۸ به ۶٫۴۵ دلار سقوط کرد. با رسیدن قیمت سهام به این محدوده، ۷۴ درصد ارزش دارایی سرمایه‌گذاران شرکت جنرال الکتریک از بین رفته بود. باید به عنوان سرمایه‌گذار بتوانید قبول کنید که اشتباه کرده‌اید. همیشه در ابتدای سرمایه‌گذاری آستانه تحمل ریسک خود را مشخص کنید و وقتی بازار به آن سطح رسید از بازار خارج شوید.

برداشت معقولانه

هدف از سرمایه‌گذاری این است که در نهایت آن را خرج کنیم. گاهی اوقات تصمیم‌گیری در رابطه با خرج کردن سرمایه‌گذاری‌ها کار آسانی است. به طور مثال تصمیم گرفته‌اید که ۱۰ هزار دلار برای خرید ماشین پس‌انداز کنید و به این رقم رسیده‌اید. حال زمان آن رسیده که ماشین را به قیمت ۱۰ هزار دلار بخرید. اما در رابطه با بازنشستگی شاید تصمیم‌گیری کمی کار سختی باشد. چون‌که دو متغیر هستند که تصمیم‌گیری را پیچیده می‌کنند: چه قدر درآمد نیاز خواهید داشت و چقدر زنده خواهید ماند؟ هر دو متغیر مبهم هستند.
برای حل این مشکل می‌توانید از این روش استفاده کنید. هر سال ۴ درصد از سبد دارایی خودتان را نقد کنید. این مقدار چهار درصدی باید با تورم سالانه تعدیل شود. شما می‌توانید این روند را تا سی سال ادامه دهید! با این حال بایستی توجه داشته باشید که این روش در بازارهای نزولی چندان جالب نیست. وقتی قیمت دارایی‌ها سقوط می‌کند، برداشت از آن‌ها می‌تواند سرعت کوچک‌تر شدن ثروت شما را تشدید کند. در بازارهای صعودی هم برداشت از پرتفوی می‌تواند اندازه سودهای آتی شما را کاهش دهد.
برخی دیگر از مشاورین مالی هم معتقدند که باید هزینه‌های یک یا دو سال آینده را به طور نقد در سپرده بانکی یا اوراق قرضه نگه داشت و از این نقدینگی برای خرید سهام در زمان بازارهای نزولی استفاده کرد. در این روش شما باید همیشه نقدینگی کافی برای هزینه‌های جاری زندگی و شاید سرمایه‌گذاری در بازارهای نزولی کنار بگذارید. همچنین سرمایه‌گذاران باهوش در زمان برداشت از سبد دارایی، آن را دوباره مرتب می‌کنند. به طور مثال سعی می‌کنند که بعد از برداشت یک‌سوم سبد دارایی سهام باشد، یک‌سوم پول نقد و یک‌سوم هم اوراق قرضه. هر سال یک بار باید سبد دارایی را مرتب کرد. در جریان این فرآیند باید دارایی‌های گران را فروخت و دارایی‌های ارزان قیمت را خریداری کرد. این کار باعث می‌شود تا ریسک سبد دارایی شما همیشه همان مقدار باشد که در ابتدا برنامه‌ریزی کرده بودید.