بازار مالی (Financial Market) محلی است که سرمایهگذاران، خریداران و فروشندگان داراییهای مالی خود را مبادله میکنند. خریداران به دنبال پایینترین قیمت و فروشندگان به دنبال بالاترین قیمت برای انجام مبادله هستند. از دید رفتار و حرکات قیمتی، تفاوت چندانی بین بازار مالی با سایر بازارها مثل بازار املاک و مواد غذایی وجود ندارد. البته ماهیت بازارهای مالی به ابزارها و محصولاتی که در آن داد و ستد میشود، بستگی دارد. بدون شک بازار ارز (فارکس)، بازار کالا (کامودیتی)، بازار سهام (Stock)، بازار آتی (Futures)، بازار اختیار معامله (Option) و بازار اوراق قرضه (Bond) تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند، اما وقتیکه نمودار قیمت و زمان هر کدام از بازارها را نگاه کنید، تفاوتی احساس نخواهید کرد. هر کدام از بازارهای یاد شده قوانین و مقررات خاص خود را دارند. برخی از بازارهای مالی متمرکز هستند. به همین دلیل شاید برخی از بازارهای مالی افراد بیشتری را جذب کنند و در نتیجه نقد شوندگی بازار نسبت به سایر بازارهای مشابه بیشتر باشد.
با پیشرفت فنّاوری و اینترنت، خریداران و فروشندگان دیگر نیازی به جمع شدن در یک مکان فیزیکی را ندارند. در دنیای امروزی خریداران و فروشندگان نیازی به ملاقات با یکدیگر ندارند و تنها چیزی که باید به آن توجه کنند، قیمت است. تا وقتیکه قیمت برای طرفین منصفانه و قابل قبول باشد، سایر مسائل دیگر اهمیتی ندارد و مبادله انجام خواهد شد.
نکته: پیش از اینکه به دنیای معاملهگری وارد شوید، حتماً با یکی از بازارهای مالی به طور کامل آشنا شوید. یعنی قبل از اینکه در بازار معامله یا سرمایهگذاری کنید، سعی کنید که حتماً با بازار مربوطه آشنا باشید. هر بازاری شخصیت و الگوی رفتاری خاص خود را دارد و معاملهگر باید زمان و تمرکز زیادی را وقف آن کند تا بتواند در بازار به درستی فعالیت کند.
محرکهای بازار
بازارهای مالی به دلایل مختلفی نوسان میکنند و در اکثر مواقع پیدا کردن علت نوسانات بازار کار سختی است. از دید کوتاهمدت و میانمدت، شاید عوامل بنیادی تأثیر قوی بر بازار نگذارند، اما مسلماً از دید بلندمدت این عوامل کلان اقتصادی هستند که بازار را به حرکت در میآورند. با این حال از دید معاملهگر خرد، میتوان چهار عامل درک شخص از بازار، احساسات فردی، عوامل تکنیکال و بنیادی را محرک اصلی بازار معرفی کرد.
درک فردی از بازار
جان، یک معاملهگر نفت در شرکت گلدمن ساکس است. او معمولاً قبل از ساعت شش صبح به سر کار میرود. او یک روز دیر میکند. او معمولاً در طول مسیر خود به سر کار ایمیلهای تحلیلی را مطالعه میکند. او ایمیلی از تیم تحلیلی با مضمون “چشمانداز مثبت قیمت نفت خام” دریافت میکند. او معامله بزرگی در نفت خام دارد و با خواندن این ایمیل تحلیلی سعی میکند تا ارتباطی بین افکار خود و تحلیل مورد نظر ایجاد کند. تحلیلهای پیشین تیم تحلیلی معتبر بودهاند، اما این بار جان با متن تحلیل موافق نیست. او میداند که چیزی درست نیست، اما دقیقاً نمیداند که کجای این تحلیل ایراد دارد. از آنجایی که معامله او در سود است، تصمیم میگیرد معامله خود را پیش از رفتن به تعطیلات ببندد. وقتیکه جان در تعطیلات به سر میبرد، خبری از خاورمیانه منتشر میشود. این خبر با شروع هفته معاملاتی جدید به شدت قیمتها را به نوسان خواهد انداخت. با این حال جان معامله بازی ندارد و با خیال راحت به استراحت میپردازد. او تنها بر پایه درک شخصی خود از بازار اقدام به بستن معامله کرده بود.
احساسات
کوین یکی از معامله گران بازار سهام در نیویورک آمریکاست. او یکی از موفقترین معامله گران بازار است. یک روز مدیر شرکت تصمیم میگیرد تا کمی به کوین فرصت دهد تا خودی نشان دهد. به همین دلیل یک صندوق سرمایهگذاری بزرگ در اختیار کوین قرار داده میشود. کوین خیلی هیجانزده است. او هیچ وقت با پولهای بزرگ کار نکرده است.
روز اول، کوین یک معامله خرید در قراردادهای آتی نرخ بهره باز میکند. به ازای هر حرکت ۰٫۰۱ واحدی بازار، او ۲۷ هزار دلار سود میکند. این اولین بار است که کوین با حجم بزرگ معامله میکند. روز دوم، خبر غیر منتظرهای از بانک مرکزی اروپا منتشر میشود، مبنی بر اینکه شاید نرخ بهره به زودی تغییر کند. با اعلام این خبر بازار به شدت نوسان میکند. اما این خبر برای کوین معنا و مفهوم مشخصی ندارد و او هنوز نمیتواند تصمیم بگیرد. تا اینکه در روز چهارم، معامله کوین به اندازه ۵۰۰ هزار دلار وارد ضرر میشود. کوین به تصمیم خود شک میکند. او دو راه بیشتر ندارد، یا معامله را سریعاً ببندد و از زیان بیشتر جلوگیری کند یا اینکه حجم معامله را برای جبران ضرر افزایش دهد (کم کردن میانگین خرید). کوین اعتماد به نفس خود را از دست داده است و از روز دومی که معامله را باز کرده مضطرب است. در روز پنجم کوین نمیتواند احساسات ناشی از زیان معامله را کنترل کند و تصمیم میگیرد که برای همیشه از کار دست بکشد. به همین دلیل معامله را در ضرر میبندد. روز ششم بازار تمام نوسانت چند روز قبل را جبران میکند و آرامش به بازار باز میگردد. در حالی که بازار در جهت مطلوب کوین حرکت کرده، اما معامله کوین دیگر باز نیست. در اینجا محرک اقدامات کوین، زیان معامله بوده است. زیان معامله باعث شده کوین به عنوان یکی از فعالین حرفهای بازار تصمیم به بستن معامله بگیرد.
تکنیکال
پاول یکی از معامله گران صندوقهای پوششی یا هج فاند (Hedge Fund) است. او علاوه بر اینکه عملیات ورود و خروج از بازار را مدیریت میکند، یک تحلیلگر حرفهای تکنیکال هم است. پاول سرمایه شخصی خود را مدیریت نمیکند، بلکه داراییهای مشتریان شرکت را مدیریت میکند. او تنها زمانی وارد معامله میشود که مدیر صندوق به او دستورالعمل معاملات را اعلام کند. وقتی دستورالعمل معاملات را دریافت میکند، یک بازه زمانی و قیمتی خاصی را در نظر میگیرد. او باید در این بازه زمانی و دامنه قیمتی وارد معامله شود.
مدیر صندوق به او اعلام میکند که باید روی سهام یک شرکت وارد معامله شود. او تحلیل تکنیکال شرکت مورد نظر را انجام میدهد. او پنج روز فرصت دارد تا وارد معامله شود. به همین دلیل از نمودار هفتگی کار را شروع میکند و به تدریج به نمودار چهارساعته میرسد. بر اساس تحلیلهای او، در روز اول هیچ فرصتی برای معامله وجود ندارد. اما در روز چهارم سیگنال معاملاتی بر اساس تحلیلهای تکنیکال صادر میشود. او سریعاً این سیگنال را شکار میکند و وارد بازار میشود. محرک این فعال حرفهای بازار هم سیگنال تکنیکال بوده است.
فاندامنتال (بنیادی)
تام در بخش مالی شرکت رولز رویس کار میکند. این شرکت یک شرکت بینالمللی است و نیمی از تراکنشها با دلار آمریکا انجام میشوند. با این حال این شرکت اصالتاً بریتانیایی است و اکثر هزینههای شرکت هم با پوند انگلستان محاسبه میشوند. همزمان با تضعیف ارزش دلار آمریکا در برابر پوند انگلستان، حاشیه سود شرکت هم کاهش مییابد. تنها راه برای محافظت از سودآوری شرکت، مدیریت ریسک نوسانات ارزی است.
تام به عنوان عضوی از تیم مالی همیشه شاخصهای اقتصادی کلان را بررسی و تحلیل میکند تا مشخص شود که شرکت چقدر باید در بازار فارکس فعال باشد و ریسک نوسانات ارزی را مدیریت کند. از آنجایی که طرح کسبوکار شرکت رولز رویس دید بلندمدت دارد، مقابله با ریسک نوسانات ارزی همیشه بخشی از وظایف کاری تام است و او باید بر اساس تحلیل وضعیت اقتصاد کلان و همچنین وضعیت شرکت در بازار فارکس فعال باشد.
جان، کوین، پاول و تام شاید افراد خیالی باشند، اما همیشه در دنیا افرادی هستند که چنین نقشهایی را ایفا میکنند. هدف تمامی معامله گران افزایش ثروت است. همچنین تمام معامله گران حرفهای بازار بنا به دلایل خاصی وارد بازار میشوند و هر کدام تأثیر قابلتوجهی بر بازار دارند. باید به این مسئله توجه داشته باشید که هیچ کس نمیداند که چرا بازار نوسان میکند، چون حتی برخی از حرفهایهای بازار هم نمیتوانند اقدامات خود را توجیه کنند. اگر از دید کوتاهمدت هم به بازار نگاه کنید، یافتن علت حرکت بازار هم کار سختی خواهد بود.
همیشه متغیرهای کلان اقتصادی در بازارهای مالی تأثیر میگذارند و بسیاری از فعالین حرفهای و مؤسسات مالی بر اساس چنین متغیرهایی وارد بازار خواهند شد. اما بایستی توجه داشته باشید که بازارهای مالی همیشه کارایی لازم را ندارند و این طبیعت بازار است که قیمت اطلاعاتی را که هنوز منتشر نشده یا قرار است منتشر شوند را بازتاب دهد.