برای موفقیت در حرفه معاملهگری به مهارتهای زیادی نیاز است. تحلیل بنیادی سهام شرکتها، اقتصاد کلان کشورها و حتی تحلیل نقشه راه پروژههای کریپتو همگی از مهارتهایی هستند که به موفقیت در بازار کمک میکنند. با این حال تحلیل به تنهایی نمیتواند موفقیت را تضمین کند. برای موفقیت در حرفه معاملهگری باید ذهنیت درستی هم داشت. در این مقاله میخواهیم به معامله گران تازهکار نشان دهیم که چگونه ذهن خود را برای حرفه معاملهگری آماده کنند.
فهرست مطالب
تصمیمات فوری
گاهی اوقات معامله گران مجبور هستند که خیلی سریع و فوری تصمیمگیری کنند. یا خیلی سریع اقدام به خرید کنند و یا فوراً از بازار خارج شوند. برای اینکه به چنین مرتبهای رسید، معاملهگر باید ذهن آمادهای داشته باشد. نه تنها باید ذهن آماده باشد، باید نظم خاصی هم وجود داشته باشد تا معاملهگر یا سرمایهگذار از برنامه معاملاتی خود پیروی کند. معاملهگر باید بداند که کی جلوی زیان را بگیرد و کی سود را بردارد و از معامله خارج شود.
غلبه بر ترس!
زمانی که معامله گران اخبار بدی از سهام یا اقتصاد کلان کشوری میشنوند، ناخواسته میترسند. آنها شاید در واکنشی که نشان میدهند زیادهروی کنند و خیلی زود هر چیزی که دارند را به فروش برسانند و دارایی خود را به پول نقد تبدیل کنند. فرار از بازار همیشه به معنی جلوگیری از ضرر نیست! فرار از بازار میتواند به معنی از دست دادن فرصتها باشد. به همین دلیل معاملهگر بایستی ترس را درک و احساس کند و نحوه واکنش به آن را هم مشخص کند. ترس معاملهگر و خروج از بازار به تنهایی میتواند از دارایی او در قالب پول نقد محافظت کند. اما اگر معاملهگر نحوه مدیریت و کنترل ترس را بداند، میتواند هم از دارایی خود محافظت کند و هم از فرصتهای به وجود آمده سود ببرد.
معاملهگر بایستی بداند که از چه چیزی میترسد و چرا از آن ترس دارد؟ اما این کار بایستی قبل از شنیدن اخبار بد باشد نه در زمان انتشار اخبار. شما به عنوان معاملهگر یا سرمایهگذار بایستی پیش از وقوع اتفاقات بد اقتصادی خود را برای سناریوهای خطرناک آماده کنید. باید مشخص شود که کدام سناریو شما را به وحشت خواهد انداخت و چه تأثیری بر شما خواهد گذاشت؟ بعد از پاسخ به این سؤالات باید مشخص کنید که واکنش شما به بدترین سناریو چه خواهد بود. باید پیش از وقوع رویدادها برای اخبار بد آماده شوید و از همه مهمتر باید احساسات را کنار بگذارید.
غلبه بر طمع!
خوکها سلاخی میشوند! این یک ضربالمثل قدیمی در والاستریت است. یعنی سرمایهگذارانی که معامله سود ده خود را بیش از حد باز نگه میدارند و میخواهند تا آخرین لحظهای که قیمت افزایش مییابد به سود خود اضافه کنند، در نهایت با تغییر روند بازار سلاخی خواهند شد و سود خود را از دست خواهند داد.
غلبه بر طمع کار آسانی نیست. گاهی اوقات بر پایه غریزه است. غریزهای که فرد را طمع کار میکند و شخص میخواهد تا جایی که امکان دارد کمی بیشتر از چیزی که دارد به دست آورد. هر معاملهگری بایستی یاد بگیرد که غرایز خود را بشناسد و در برنامه معاملاتی راهکاری برای کنترل آنها ارائه کند.
وضع قوانین
وظیفه هر معاملهگری است که برای معاملات و سرمایهگذاریهای خود قوانینی را وضع کند تا در دورههایی که احساسات بر او غلبه میکند، بتواند به کمک این قوانین خود را نجات دهد. معاملهگر بایستی آستانه تحمل ریسک و بازدهی خود را مشخص کند. بایستی پیش از ورود به معامله مشخص کرد که چقدر ریسک را تحمل خواهید کرد و چه زمانی هم از بازار خارج خواهید شد؟ استفاده از دستورات حد ضرر و حد سود میتواند به معاملهگر کمک کند تا حداقل احساسات خود را از پروسه معاملات دور نگه دارد.
همچنین بایستی معاملهگر مشخص کند که چه رویدادهایی میتوانند به عنوان سیگنال ورود یا خروج عمل کنند. به طور مثال گزارشهای مالی شرکتهای سهامی یا نشستهای تعیین نرخ بهره بانک مرکزی میتوانند سیگنالی برای معامله باشند. معاملهگر بایستی به این باور برسد که فردایی هم وجود دارد و اگر امروز نشد، فردا میتواند به کار خود ادامه دهد.
به فکر تحقیق و مطالعه باشید!
هر معاملهگری باید خود را به سطح خبره برساند. معاملهگر بایستی به سطح حرفهای برسد و برای این کار باید به مطالعه و تحقیق بپردازد. همیشه از آخرین اخبار موجود باخبر شوید و در کنار آن به یادگیری چیزهای جدید ادامه دهید. اگر ممکن بود در سمینار ها و دورههای آموزشی هم شرکت کنید. تا جایی که میتوانید وقت خود را به کارهای تحقیقاتی در رابطه با بازارهای مالی اختصاص دهید.