الگوی پخشی با کف مسطح
.
.
این الگو، الگوی بازگشتی نزولی است و نشانگر تشکیل اوج قیمتی در بازار است. این الگو از انواع الگوهای پخشی است. با این تفاوت که کف قیمتی دامنه محدود نوسانی، یک خط افقی است. یعنی کفهای قیمتی بازار در یک سطح ثابتی تشکیل شدهاند، اما اوجهای قیمتی تشکیل شده سیر صعودی دارند.
برای تشکیل این الگو، حداقل بایستی شاهد دو کف و دو اوج قیمتی در دامنه محدود نوسانی باشیم. شکست کف دامنه محدود نوسانی، نشانگر تکمیل الگو است. اما پیش از شکست کف الگو بایستی افزایش جزئی در بازار مشاهده شود. پس از مشاهده افزایش جزئی در الگو، بایستی برآوردهای قیمتی را در نمودار مشخص کرد. برای این کار، ارتفاع الگو (فاصله بین بالاترین و پایینترین سطح قیمتی در دامنه محدود نوسانی) را محاسبه میکنیم. سپس این ارتفاع را از کف الگو کم میکنیم. این، هدف نهایی بازار خواهد بود. اما برای به دست آوردن هدف اول، ارتفاع الگو را بر دو تقسیم میکنیم و از کف قیمتی الگو کم میکنیم.
اگر شکست الگو صعودی باشد، میتوان انتظار ادامه حرکات صعودی را داشت. یعنی شکست صعودی الگو، به معنی ادامه روند قبلی بازار است. در شکست صعودی، کاهش جزئی در الگو شکل میگیرد. در این وضعیت، خط افقی از آخرین و بالاترین سطح قیمتی موجود در الگو رسم میکنیم. این خط، سطح شکست احتمالی الگو است. اگر قیمت از این سطح عبور کند، روند صعودی ادامه خواهد یافت. اهداف قیمتی هم تنها با اضافه نمودن ارتفاع کل الگو به دست میآیند.
هرچند شکستهای نزولی الگو بیشتر از شکستهای صعودی است، اما این الگو هم بازگشتی است و هم پیرو روندی. همچنین، روند پیش از تشکیل الگو میتواند صعودی یا نزولی باشد. اما طبق آمار، الگو بیشتر در انتهای حرکات صعودی تشکیل میشود.
.
مثال اول
.
.
در نمودار یکساعته دلار نیوزیلند/دلار آمریکا، شاهد تشکیل الگوی پخشی با کف مسطح هستیم. این الگو پس از یک حرکت صعودی تشکیل شده و طبق آمار، احتمال بازگشت نزولی بازار پس از تکمیل الگو بیشتر از ادامه حرکات صعودی است. بااینحال، بایستی تا تکمیل و شکست الگو منتظر ماند.
نکتهای که در الگوهای نموداری بایستی به آن دقت کرد، نوسانات کوتاه بازار پیش از تشکیل الگوهاست. در تمامی الگوها میتوان از نوسانات جزئی که پیش از تشکیل الگو شکل گرفتهاند، چشمپوشی کرد. برای تائید الگو علاوه بر شکل ظاهری الگو بایستی تعداد برخوردهای صورت گرفته هم شمرده شوند. برخوردها، همان اوجها و کفهای قیمتی تشکیل شده در الگو هستند. در الگوی پخشی با کف مسطح، بایستی حداقل دو اوج و دو کف قیمتی تشکیل شود.
اولین نشانه از تکمیل و شکست الگو، افزایش جزئی در کف قیمتی دامنه محدود نوسانی است. همانطور که مشاهده میشود، در کف الگو بازار بهشدت نوسانی بوده است. هرچند از دید کندل های قیمتی، کف دامنه محدود نوسانی چندین بار شکسته شده، اما از دید نموداری هیچکدام از این شکستها قطعی نبودهاند. در شکست الگوهای نموداری برای اینکه شکست قطعی محسوب شود، بایستی قیمت در زیر سطح موردنظر بسته شود و در ادامه در قالب مقاومت به آن برخورد کند و از سطح مقاومت به وجود آمده فاصله بگیرد.
پسازاینکه افزایش جزئی (پیکان سبز) در الگو تشکیل شد، از کف قیمتی الگو خط افقی رسم میکنیم. این سطح، سطح شکست احتمالی الگو است. همچنین از بالاترین سطح الگو هم خط افقی دیگری رسم میکنیم. فاصله بین این دو سطح ارتفاع الگو است. از ارتفاع الگو برای برآورد اهداف قیمتی استفاده میکنیم. خطوط سبز، برآوردهای قیمتی هستند. خط اول بهاندازه نصف ارتفاع الگو از سطح شکست فاصله دارد و خط دوم هم بهاندازه کل ارتفاع الگو از سطح شکست فاصله گرفته است.
.
مثال دوم
.

الگوی پخشی با کف مسطح
.
در این مثال، با وضعیت خاصی روبر هستیم. پیش از شکست کف الگو افزایش جزئی روی نداده است. درواقع بازار با شکست کف الگو، حرکت سریعی را به راه انداخته و تقریباً در اولین کندل به هدف قیمتی رسیده است. چنین حرکات سریعی، صرفاً به خاطر رویدادهای بنیادی است که انتظارات بازار را به یکباره تغییر میدهند. هرچند شاید بتوان با چنین استثناهایی وارد معامله شد و حتی سود کرد. اما بایستی توجه کرد که ورود به معامله فروش از سطح شکست الگو، معاملهگر را در وضعیت خطرناکی قرار خواهد داد. حد ضرر چنین معاملهای، آخرین اوج قیمتی بازار خواهد بود، یعنی همان بالاترین سطح الگو! یعنی اندازه حد ضرر معامله فروش، ارتفاع الگو خواهد بود. درعینحال اندازه حد سود معامله هم، باز ارتفاع الگو خواهد بود. چنین معاملهای با هیچ منطق تکنیکالی قابل توجیه نیست. اما اگر به تاریخ شکست الگو نگاه کنیم، شکست در زمانی روی داده، که فدرال رزرو آمریکا اقدام به افزایش نرخ بهره کرده است. افزایش نرخ بهره آمریکا موجب تقویت ارزش دلار و سقوط جفت ارز شده است.
اگر در بازار شاهد تشکیل الگوی نموداری بودید، سعی کنید به بخش بنیادی بازار هم توجه کنید. انطباق رویدادهای بنیادی با الگوهای نموداری، میتوانند میزان موفقیت معاملات را بهطور چشمگیری افزایش دهند.
.
مثال سوم
.
.
در نمودار پنج دقیقه EURUSD، الگوی پخشی با کف مسطح تشکیل شده است. اگر به ابتدای الگو توجه کنید، چندین کندل به زیر سطح افقی نفوذ کردهاند. نباید به این کندل ها توجهی کرد. این کندل ها پیش از تشکیل الگو شکل گرفتهاند. اما در ادامه، دو بار کندل های قیمتی به زیر کف دامنه محدود نوسانی نفوذ کردهاند. هم از دید تحلیل کندل های قیمتی و هم از دید تحلیل نموداری، هیچکدام از این نفوذها شکست قطعی محسوب نمیشوند. پس همواره انتظار نداشته باشید که الگو بهطور صد درصد دقیق باشد. شکستهای جعلی یا ضعیف در الگو روی میدهند. بخصوص در بازار ارز خارجی، که نوسانات غیرمنتظره بخشی از طبیعت بازار است.
همانطور که ملاحظه میشود، سه برخورد به کف الگو داشتیم و دو برخورد هم به سقف الگو (خط روندی صعودی). پس از برخورد سوم به کف قیمتی، افزایش جزئی در الگو ظاهرشده است. این افزایش جزئی، اولین نشانه از احتمال شکست نزولی الگو است. پس با مشاهده افزایش جزئی، بایستی از کف و آخرین اوج قیمتی الگو خط افقی رسم کنیم. فاصله این دو خط افقی ارتفاع الگو است. در ادامه اقدام به برآورد اهداف قیمتی میکنیم.
در اولین نگاه شاید به نظر برسد که الگوی تشکیل شده، الگوی پخشی صعودی است. اما در حقیقت تعداد برخوردهای صورت گرفته در الگوی پخشی صعودی، حداقل سه اوج و سه کف قیمتی است. اما در اینجا فقط دو اوج و کف قیمتی تشکیل شده است.